کاراواجو - قسمت دوم
در قسمت قبلی مجموعه 2 قسمتی مربوط به هنرمند معروف ایتالیایی، کاراواجو، زندگی او را از شروع دوران حرفه ای تا ارتکاب به قتل پیگیری کردیم. در این قسمت قصد داریم تا ادامه زندگی کاری و شخصی او را دنبال کنیم. کاراواجو با اینکه با مشکلات قضایی بیگانه نبود، اما این بار دیگر نمی توانست که حمایت حامیان قدرتمندش را داشته باشد و درنتیحه در سن 35 سالگی رم را ترک کرد. در ادامه مطلب شاخص ترین نقاشی های او در این دوره را بررسی می کنیم.
سنت جروم
دلیل کشیدن نقاشی «سنت جروم» (Saint Jerome) توسط کاراواجو که اغلب زمان خلق آن 1605-1606 لحاظ می شود، می تواند استیصال او نسبت به دریافت عفو برای رهایی از مجازات قتل باشد. او این نقاشی که در حال حاضر در موزه «Galleria Borghese» رم قرار دارد را به قدرتمندترین حامی خود، کاردینال «Scipione Borghese»، ارسال کرد. سنت جروم در جوانی خود گناهان زیادی را مرتکب شده بود، اما بعدها به راه راست هدایت شد و این می تواند خط موازی باشد که کاراواجو می خواسته نشان دهد. با اینکه سنت جروم اغلب با کمی رنگ قرمز کشیده می شود، او در این نقاشی در رنگ قرمز قوطه ور است و همانطور که می دانید، قرمز رنگ کاردینال هاست.
هفت عمل رحمت
از آنجایی که نقاشی سنت جروم منجر به اهدای عفو به کاراواجو نشد، او به ناپل رفت و در طی اقامت 7 ماهه خود در این شهر، روی چندین نقاشی کار کرد که «هفت عمل رحمت» (The Seven Works of Mercy) هنوز هم در کلیسای سفارش دهنده آن، «Pio Monte della Misericordia»، قرار دارد. هفت عمل رحمت در این نقاشی «دفن مردگان» در پس زمینه، «بازدید از زندانیان و غذا دادن به گرسنگان» در سمت راست، «پناه دادن به بی خانمان ها» در سمت چپ، «پوشاندن برهنگان» همچنان در سمت چپ، «بازدید از بیماران» توسط سنت مارتین از گدای معلول و «رفع تشنگی تشنگان» هستند که در مورد آخر، سامسون از استخوان فک الاغی آب می نوشد. این نقاشی و مضمون اعمال رحمت در قبال دیگران، همانطور که در توضیحات نقاشی قبلی به آن اشاره شد، ممکن است معنای شخصی برای کاراواجو داشته باشد.
پرتره یک شوالیه مالتی
کاراواجو به دلایل نامشخصی سریعا ناپل را به مقصد مالت ترک کرد. به نظر می آید که او امیدوار بود شوالیه های مالت بتوانند به او کمک کنند تا به رم برگردد و روی سفارش های متعدد خود کار کند. در ابتدا شرایط مساعد بود و استاد بزرگ شوالیه های سنت جان، «Alof de Wignacourt»، کاراواجو را به این فرقه اضافه کرد؛ شخصی که او انتظار داشت در عفو شدن کمکش کند. کاراواجو دوباره به مشهورترین هنرمند شهر تبدیل شد و سفارش های فراوانی را دریافت کرد. «پرتره یک شوالیه مالتی» (Portrait of a Maltese Knight) که در حال حاضر در «کاخ پیتی» در فلورانس واقع است، یکی از چندین نقاشی او از شوالیه های مهم مالت بود؛ نقاشی که تا دوران معاصر باور می شد که مربوط به Alof de Wignacourt باشد، اما یافته های جدید نشان می دهند که این نقاشی پرتره ای از عضو شاخص دیگری از این فرقه، «Antonio Marelli»، می باشد.

از نقاشی های شاخص دیگر کاراواجو در مالت می توان به «سر بریدن جان بابتیست» (The Beheading of Saint John the Baptist) در کلیسای «Saint John's Co-Cathedral» شهر والتا اشاره کرد. این اثر بزرگترین نقاشی او از نظر ابعاد است و یکی از مهم ترین نقاشی های غربی درنظر گرفته می شود. نقاشی «نویسندگی سنت جروم» (Saint Jerome Writing) هم در این کلیسا قرار دارد که وجه تمایز آن امضای کاراواجوست؛ امضایی که بر هیچ یک از نقاشی های دیگر او نقش نبسته.
خاکسپاری سنت لوسی
این هنرمند ایتالیایی با گذر کمتر از 2 سال در مالت دستگیر شد که به احتمال زیاد بخاطر درگیری او با یک شوالیه و زخمی کردن جدی اوست. اما کاراواجو موفق به گریختن از زندان شد و از آنجایی که از فرقه شوالیه های مالت بیرون انداخته شده بود، دوباره مهاجرت کرد و این بار به سیسیلی رفت. او در سیسیلی با دوست قدیمی و مدل بسیاری از نقاشی هایش، «ماریو مینیتی» (Mario Minnity)، ملاقات کرد. کاراواجو سفارش های زیادی را در سرتاسر این شبه جزیره دریافت کرد، اما سبک نقاشی او به شدت نگران و افسرده شد؛ سایه و تاریکی، شمایل رقت انگیزی که می کشید را احاطه می کردند. این موضوع را می توانید به خوبی در نقاشی «خاکسپاری سنت لوسی» (The Burial of Saint Lucy) ببینید که در کلیسای «Santa Lucia alla Badia» شهر سیراکروز در سیسیلی آویزان است. البته این سبک از نقاشی او غافلگیرکننده نبود. بدون عفوی از رم، استیصال کاراواجو داشت بیشتر و بیشتر می شد. بر اساس گزارش های معاصر، رفتار او عجیب و غریب و همراه با پارانویا بود. او با لباس کامل و سلاح می خوابید تا فورا بتواند از خود در برابر مهاجمین احتمالی دفاع کند؛ رفتاری که با درنظر گرفتن دشمنانش آنچنان غیرمنطقی نبود. کاراواجو درنهایت به ناپل برگشت تا از محافظت خانواده «کولونا» که حامی اش بودند، برخوردار شود.
داوود با سر جالوت
کاراواجو در دومین اقامتش در ناپل به کشیدن نقاشی هایش ادامه داد. در این بخش از دوره حرفه ای کاراواجو بود که او یکی از چشمگیرترین آثارش، «داوود با سر جالوت» (David with the Head of Goliath)، را خلق کرد که در موزه Galleria Borghese رم قرار دارد. این اثر عجیب و ترسناک ما را با روح و روان کاراواجو بیشتر آشنا می کند: او بجای اینکه قهرمان جوان سر به دست را پیروزمندانه نشان دهد که در آثار حاوی این صحنه در آن زمان رایج بود، داوود را طوری نقاشی کرده که از تصمیمش در زمینه کشتن جالوت اطمینان ندارد و حتی به ظاهر از آن متنفر است. علاوه بر این، کاراواجو سلف پرتره خود را نه بر چهره داوود، بلکه روی صورت جالوت قرار داده.
سال های قبل از کشیدن این نقاشی، کاراواجو دو نقاشی دیگر با این عنوان را هم کشیده بود که اثر اول در «موزه دل پرادو» (Museo del Prado) مادرید و دومی در «موزه هنر وین» (Kunsthistorisches Museum Wien) قرار دارد. اثر دوم از نظر شکل و شمایل شبیه نقاشی مورد بحث است، اما داوود در آن ظاهری پیروزمندانه تری دارد و شاهد خودنگاره ای از نقاش در آن هم نیستیم. به صورت کلی این اثر آن حس و حال تاریکی که پیشتر به آن اشاره شد را ندارد.
شهادت سنت اورسولا
حتی در ناپل هم کاراواجو امنیت نداشت. یک روز در این شهر چهار مرد مسلح بیرون یک رستوران به او حمله کرده و به شدت او را مجروح کردند. اما بعد از بهبود یافتن، او سفارش دیگری را قبول کرد که آن «شهادت سنت اورسولا» (The Martyrdom of Saint Ursula) بود. این اثر امروزه در موزه و ساختمان باروک «Palazzo Zevallos Stigliano» در ناپل واقع است. در این نقاشی دیگر شاهد ضربات سریع و واضح قلم مو نیستیم و با یک اثر تقریبا امپرسیونیستی روبرو می باشیم. لحظه تیر خوردن اورسولا شدیدا دراماتیک به تصویر کشیده شده و این امر نشان دهنده سبک رو به تکامل کاراواجو بود.
اما سبک نقاشی او دیگر تکاملی را به خود ندید؛ او که پس از شنیدن خبر عفوش توسط پاپ با قایق راهی رم شده بود، در این مسیر از دنیا رفت. تا به حال مشخص نشده که دلیل مرگ کاراواجو چه بوده و او در کجا دفن شده، اما احتمال داده می شود که این هنرمند شاخص پس از بیمار شدن، در شهر «پورتو رکله» در منطقه توسکانی ایتالیا مرده باشد. با این وجود، آثار و داستان زندگی این هنرمند فوق العاده توانمند نام او را جاودانه کرده اند.
قسمت دوم «کاراواجو» به پایان رسید. در صورت تمایل می توانید قسمت اول آن را مطالعه فرمایید.