نوروزتان پیروز
شرکت خدمات مسافرتی آوای بورالان از تاریخ نهم تا  شانزدهم فروردین 1404 تعطیل است
پاسخگویی در تعطیلات فقط از طریق واتس اپ و تلگرام های زیر امکان‌پذیر خواهد بود
خانم طاهری:09928607817 خانم مهدوی:09906102073 آقای لله‌یان:09906102074 خانم هانا:09906102077 خانم حاجیان:09192313064

جووانی بلینی

«جووانی بلینی» (Giovanni Bellini) در سال 1430 در ونیز ایتالیا به دنیا آمد. این نقاش در آثارش علاقه رو به افزایش هنرمندان ونیزی به نگرانی ها و نوآوری های سبکی دوره رنسانس را بازتاب می داد. با اینکه نقاشی های او در تالار «شورای عالی» (Great Council) ونیز که برترین آثارش لحاظ می شدند، در آتش سوزی سال 1577 سوختند، تعداد زیادی از قطعات محراب (مثل قطعه موجود در کلیسای «Saints Giovanni e Paolo» در ونیز) و دیگر آثار باقی مانده از او نشان دهنده تکامل پیوسته ای از تمرکز روی آثار مذهبی و داستانی به طبیعت گرایی و به تصویر کشیدن محیط بیرونی و مناظر است. چیز زیادی از خانواده بلینی نمی دانیم. پدر او، «یاکوپو»، خود یک نقاش و از شاگردان یکی از نقاشان پیشروی اوایل قرن پانزدهم، «جنتیله دا فابریانو»، بود که شاید هم او را به فلورانس دنبال کرده باشد. یاکوپو اصول رنسانس فلورانس را قبل از پسرانش به ونیز معرفی کرده بود. او به جز دو پسر خود، «جنتیله» و جووانی، حداقل یک دختر به نام «نیکولوسا» هم داشت که در سال 1453 با «آندرئا مانتنیا» نقاش ازدواج کرد. هر دوی این پسران احتمالا کار خود را با شاگردی در کارگاه پدرشان شروع کرده بودند.

جووانی بلینی

اولین نقاشی های مستقل جووانی از سبک ظریف دوران پایانی گوتیک پدرش و سبک شدید «مکتب Paduan»، به خصوص شیوه نقاشی مانتنیا الهام گرفتند. پس از ترک دربار «منتووا» توسط مانتنیا در سال 1460 هم این تاثیر در آثار جووانی دیده می شود. اولین آثار بلینی به این دوره برمی گردند؛ از جمله «به صلیب کشیدن» (Crucifixion)، «تجلی» (Transfiguration) و «مسیح مرده مورد حمایت دو فرشته» (Dead Christ Supported by Angels). بعضی از نقاشی های این دوره یا دوره قبلتر از آن در ایالات متحده آمریکا هستند، در حالیکه تعدادی دیگر از آن ها در «Museo Correr» ونیز حضور دارند. 4 مورد از سه لتی های او که سه پنل تشکیل دهنده یک قطعه محراب هستند را همچنان می توان در «گالری دل‌آکادمیا» ونیز دید و دو اثر «باکره سوگوار» (Pietà) او در میلان هستند؛ همه این آثار به دوره اولیه فعالیت او برمی گردند. شاید بهترین نمونه های آثار اولیه اش، دو نقاشی زیبای «خون منجی» (The Blood of the Redeemer) و «رنج در باغ» (Agony in the Garden) باشند.

The Blood of the Redeemer, National Gallery, London

بلینی در همه تصاویر اولیه اش از چسب رنگ استفاده و شدت و انعطاف ناپذیری مکتب Paduan را با عمق احساس مذهبی و ترحم برانگیزی انسانی خود ترکیب کرد. اولین آثار مدونای او مثل نقاشی های پدرش بیان شیرینی دارند، اما او غنای تزئینی این جور نقاشی ها را با نگاهی از روی لذت بر طبیعت جایگزین کرد. بلینی از ابتدا نقاشی بود که از نور طبیعی در آثارش استفاده می کرد. در نقاشی های اولیه جووانی، آسمان پشت شخصیت ها روی آب بازتاب پیدا می کند و باعث ایجاد خطوطی افقی در تکه ای از منظره می شود. در رنج در باغ، افق به بالا می رود و منظره عمیق و وسیعی شخصیت ها را احاطه می کند تا نقشی مساوی را در داستان صحنه بازی کند. البته از نقش رنگ های سپیده دم هم نمی توان گذشت که بازتاب شان را در سایه می توان دید. این اولین مورد از مجموعه مناظر به تصویر کشیده شده ونیزی بود که به مدت یک قرن یا حتی بیشتر توسعه آن ها ادامه داشت. ارزش احساسی منظره برای شهری که توسط آب احاطه شده حالا به صورت کامل نمایان شده بود. شیوه ای که بلینی منظره می کشید در مقایسه با آثار مشابه مانتنیا، تفاوت های ظریف اما بنیادینی را در سبک و سیاق این دو استاد نشان می دهد.

Agony in the Garden, National Gallery, London

«قطعه محراب سنت وینسنت فرر» (Saint Vincent Ferrer Altarpiece) که همچنان در کلیسای Saints Giovanni e Paolo قرار دارد، احتمالا 10 سال پس از آن نقاشی و در اوایل دهه 1470 کشیده شده بود. اما اصول ساختاری و شیوه نقاشی بلینی به صورت بنیادی تغییر نکرده بود، بلکه حالت قوی تر را در بیان خود نشان می داد. کمی بعد و پس از یک سفر دریایی در دریای آدریاتیک، بلینی با آثار «پیرو دلا فرانچسکا» مواجه شد؛ امری که در توسعه کامل سبک هنری اش نقش مهمی داشت. برای مثال نقاشی فوق العاده «تاج‌گذاری باکره» (Coronation of the Virgin) ممکن است که بازتاب دهنده بعضی از عناصر ساختاری اثری گم شده با همین نام از پیرو باشد که بعنوان پنل مرکزی یک سه لتی نقاشی شده بود. تاج‌گذاری حضرت مریم توسط فرزندش مسیح زیر نور روح‌القدس، تقدیس موقری است که چهار قدیس در کنار آن ها شاهدش هستند. از لحاظ کیفی همه چیز در این اثر در بالاترین حالت ممکن قرار دارد: همه جوانب بدن ها، بافت لباس ها و اشیای در دست شان. مثل آثار فرانچسکا و «مازاتچو»، پرسپکتیو کف زمین و تخت پادشاهی این گروه از اشخاص را به خوبی در فضا قرار می دهد؛ فضایی که با تپه های پشت سر بزرگتر شده و درخشندگی آسمان آن را بی حد و مرز نشان می دهد.

Saint Vincent Ferrer Altarpiece, Santi Giovanni e Paolo, Venice

بلینی در این نقطه از زندگی اش با «آنتونلو دا مسینا» هم ملاقات کرده بود؛ نقاشی که در حدود سال 1475 به ونیز سفر کرده بود. این مقالات برای هر دو هنرمند مفید بود. گذر سبک نقاشی جووانی از سبک مانتنیایی به سبک بالغ، مستقل و متنوع تر آثار اواخر دوران فعالیتش را می توان در «قطعه محراب سن جبه» (San Giobbe Altarpiece) مشاهده کرد. این شیوه استفاده نقاش از یک وسیله است که تفاوت را ایجاد می کند که این موضوع به نیت و بینش او بستگی دارد. بینش غنی و وسیع تر بلینی مسیر سبک هنری اش را مشخص کرد. بر خلاف چسب رنگ که وسیله اوایل دوره حرفه ای او بود، نقاشی رنگ روغن قابلیت شفافیت و همجوش پذیری بیشتری دارد و درنتیجه بخاطر امکان استفاده از تکنیک «glaze» می توان رنگ و رنگ مایه های غنی تری را خلق کرد؛ در تکنیک نقاشی glaze، یک لایه رنگ نیمه شفاف روی لایه دیگری قرار می گیرد. این فن و تنوع بی سابقه ای که با آن بلینی به نقاشی رنگ روغن پرداخت، به آثار بالغ او غنای خاص «مکتب ونیز» را می دهند.

The Martyrdom of St. Mark, Gallerie dellAccademia

برادر جووانی، جنتیله، توسط دولت برای به تصویر کشیدن صحنه های مهم تاریخی در تالار شورای بزرگ ونیز انتخاب شده بود، اما در سال 1479 او در راستای ماموریتی به قسطنطنیه رفت و جووانی جایگزین او شد. از آن زمان تا سال 1480، بیشتر زمان و انرژی جووانی وقف انجام وظایفش بعنوان متولی نقاشی های تالار و کشیدن شش یا هفت کرباس جدید شد. آن ها برترین آثارش بودند، اما همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، در یک آتش سوزی در سال 1577 نابود شدند؛ آتش سوزی که آن تالار بسیار بزرگ را ویران کرد. دانشجویان معاصر آثار بلینی در حال حاضر تنها می توانند به ایده ای تقریبی از طراحی آن ها با مطالعه «شهادت سنت مارک» (The Martyrdom of St. Mark) برسند. این نقاشی توسط یکی از دستیاران جووانی تکمیل و امضا شده بود. جووانی پس از مرگ برادرش در سال 1507 در ونیز، نقاشی «موعظه سنت مارک در اسکندریه» (St. Mark Preaching in Alexandria) او را تکمیل کرد که این مورد می تواند شیوه پیاده سازی طراحی ها توسط بلینی را نشان دهد.

St. Mark Preaching in Alexandria, Pinacoteca di Brera, Milan

با این وجود، تعداد زیادی از قطعات محراب و آثار قابل حمل باقی مانده او، تکامل پیوسته و در عین حال ماجراجویانه هنری اش را نشان می دهند. اصول و تکنیک بکارگرفته‌شده در «قطعه محراب پزارو» (Pesaro Altarpiece) در قطعه محراب بزرگتر سن جبه به تکامل کامل رسیده اند؛ اثری که در آن مریم مقدس روی تخت حکمرانی نشسته و قدیسان کنارش آماده ذوب شدن در نور بازتابی هستند. به نظر می آید که این نقاشی قبل از اولین تصویر تاریخ دار بلینی، «مدونای درختان کوچک» (Madonna of the Small Trees) در سال 1487، نقاشی شده باشد که آن هم در گالری دل‌آکادمیا قرار دارد. جووانی با اینکه در 20 سال اول دوران حرفه ایش بیشتر به شخصیت های مذهبی پرداخت، در پایان قرن پانزدهم غنای آثارش بجای شخصیت های درون نقاشی بیشتر مدیون میزانسن شان هستند. او به یکی از برترین نقاشان منظره تبدیل شد. او به نحوی بر نور در فضای باز تسلط داشت که با نگاه به نقاشی هایش نه تنها می توان فصل نقاشی را فهمید، بلکه ساعت روزش را هم می توان مشخص کرد.

Pesaro Altarpiece, Civic Museum of Palazzo Mosca, Pesaro

بلینی در نقاشی صحنه های ایده آل، یعنی صحنه های باستانی و نه تصاویر فردمحور، هم فوق العاده بود. در «سنت فرانسیس در خلسه» (St. Francis in Ecstasy) برای «مجموعه فریک» یا «سنت جروم در مدیتیشن هایش» (St. Jerome at His Meditations) که برای محراب اصلی کلیسای «Santa Maria dei Miracoli» در ونیز نقاشی شده بود، آناتومی زمین و شخصیت های انسانی با دقت یکسانی مطالعه شده، اما هدف از طبیعت گرایی در این آثار انتقال ایده آل گرایی به مخاطب از طریق نمایش واقع گرایانه جزئیات است. در منظره «تمثیل مقدس» (Holy Allegory) که در حال حاضر در موزه «اوفیتزی» قرار دارد، بلینی اولین مورد از صحنه های رویایی مرموزی را خلق کرد که شاگردش، «جورجونه»، بعدا بخاطرشان معروف شد. همین سطح از ایده آل گرایی را در پرتره هایش هم می توان دید. در نقاشی «دوک لئوناردو لوردان» (Portrait of Doge Leonardo Loredan) او در «موزه ملی لندن»، تمام خرد و سرسختی مهربانانه یک رهبر عالی دیده می شود و «پرتره یک مرد جوان» (Portrait of a Young Man) او در« کلکسیون سلطنتی» بریتانیا نشان دهنده حساسیت یک شاعر به صورت کامل است.

Holy Allegory, Galleria degli Uffizi, Florence

دوران حرفه ای جووانی بلینی چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ شخصی، آرام و موفق به نظر می آید. او در زمان زندگی خود، سلطه و افتخار مکتب نقاشی اش را به چشم دید. او شاهد گسترش تاثیر هنری اش توسط شاگردانش بود که دو نفر از آن ها، جورجونه و «تیسین»، به شهرت جهانی بیشتری از استادشان رسیدند. تنها توصیف موجود از شخصیت جووانی به قلم هنرمند فوق العاده رنسانس آلمان، «آلبرشت دورر»، بر روی کاغذ آمده. او در نامه ای به انسان گرای آلمانی، «ویلیبالد پریکهایمر» (Willibald Pirkheimer)، در سال 1506 نوشت: «همه به من می گویند که او چه مرد شریفی است تا از او واقعا خوشم بیاید. او خیلی پیر است، اما با این وجود همچنان از همه نقاشان دیگر بهتر است». سرانجام جووانی بلینی در 29 نوامبر 1516 از دنیا رفت.

Portrait of Doge Leonardo Loredan, National Gallery, London

به "جووانی بلینی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جووانی بلینی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید
تلفن: 75284-021