لئوناردو داوینچی

«لئوناردو داوینچی» (Leonardo da Vinci)، یکی از جذاب ترین شخصیت ها در تاریخ هنر غربی، در سال 1452 به دنیا آمد و در سن 67 سالگی در سال 1519 از دنیا رفت. از داوینچی که بعنوان نقاش و مجسمه ساز در کارگاه «آندرئا دل وروکیو» در فلورانس آموزش دیده بود، برای دستاوردهای علمی اش هم قدردانی می شود. او هرگز کنجکاوی و میل شدید و سیری ناپذیر خود به کسب دانش را از دست نداد. او همواره در حال مشاهده، آزمایش و اختراع بود و از طراحی بعنوان وسیله ای برای ثبت تحقیق هایش درباره طبیعت استفاده می کرد. با اینکه تعداد آثار کامل داوینچی کم است، او طراحی های زیادی (تقریبا 2500تا) را از خود بجا گذاشت که ایده هایش را ثبت می کنند و بیشتر آن ها همچنان در دفترچه هایش قرار دارند.

لئوناردو داوینچی

او بیشتر از همه در فلورانس (1472 تا 1482 و 1500 تا 1508) و میلان (1482 تا 1499 و 1508 تا 1513) فعال بود، اما سال های آخر عمر خود را در رم (1513 تا 1516) و فرانسه (1516 تا 1519) گذراند و در فرانسه نیز از دنیا رفت. داوینچی از سال 1499 تا 16 سال بعد از آن برای کارفرمایان مختلفی کار و در سراسر ایتالیا سفر می کرد که یکی از این کارفرمایان، «چزاره بورجیا» بدنام بود. او به مدت یکسال بعنوان مهندس نظامی، ارتش بورجیا را همراهی و حتی با «نیکولو ماکیاولی»، نویسنده کتاب «شهریار» (The Prince)، نیز ملاقات کرد. لئوناردو در این دوره پلی را طراحی کرد تا مدخل «شاخ طلایی» در قسطنطنیه را پوشش دهد و با کمک ماکیاولی سفارشی را برای نقاشی «نبرد آنگیاری» (The Battle of Anghiari) دریافت کرد. نبوغ داوینچی بعنوان یک هنرمند و مخترع قرن ها بعد از مرگش هم همچنان به یک اندازه الهام بخش هنرمندان و دانشمندان است.

Annunciation in Uffizi Gallery

 

شام آخر

The Last Supper

«شام آخر» (The Last Supper) لئوناردو روی دیوار انتهایی سالن غذاخوری کلیسای «Santa Maria delle Grazie» در میلان، یکی از معروف ترین نقاشی های دوره رنسانس والاست. این نقاشی که در حال حاضر ترمیم شده است، در زمان زندگی خود داوینچی شروع به ور آمدن کرده بود که دلیل این امر، تلاش شکست خورده او برای نقاشی روی دیوارها به صورت لایه ای بود (که بی شباهت به تکنیک چسب رنگ روی پنل نیست)، بجای اینکه از یک تکنیک دیوارنگاره واقعی استفاده کند. شام آخر حتی در وضعیت کنونی نیز شاهکاری از روایت دراماتیک و وهم گرایی تصویری ظریف است.

The Last Supper 2

لئوناردو تصمیم گرفت تا لحظه ای در آیین عشای ربانی، درست بعد از این را ضبط کند که مسیح به حواریونش گفته بود که یکی از آن ها به او خیانت خواهد کرد. اثرات این گفته مسیح واکنش مشخصی را در قالب موجی از احساسات بین حواریون ایجاد می کند. هر حواری واکنشی مختص به خود را بروز می دهد که داوینچی به آن ها «حرکت های ذهن» (motions of the mind) گفته بود. با وجود واکنش های چشمگیر حواریون، لئوناردو نظمی را بر صحنه تحمیل می کند. سر مسیح در وسط اثر قرار دارد که یک شکاف معمارانه هاله مانند آن را قاب گرفته. سر او همچنین نقطه گریزی است که همه خطوط تجسم وابسته به دیدگاه محیط معماری در آن تلاقی پیدا می کنند. حواریون در 4 گروه 3تایی دور او چیده شده اند که با ژست و حالت بدن شان به اتحاد رسیده اند. یهودا که از دیرباز در طرف مخالف میز قرار می گرفت، در این نقاشی با چهره سایه دارش از بقیه حواریون جدا شده است.

 

مونالیزا

Mona Lisa

داوینچی خالق معروف ترین پرتره تاریخ، «مونا لیزا» (Mona Lisa)، نیز است که به «لیزا»، همسر «فرانچسکو دل ژوکوندو» معلق است و در موزه لوور پاریس قرار دارد. هاله ای مرموز این نقاشی که در یک نور ملایم پوشیده شده را احاطه می کند؛ امری که منجر به ایجاد یک جو فریبنده می شود. هیچ خط سخت یا خط ترازی در این نقاشی وجود ندارد و فقط گذر یکپارچه از نور به تاریکی را شاهد هستیم. شاید قابل توجه ترین ویژگی مونالیزا، لبخند نصفه و نیمه مبهم او باشد. او مستقیما به بیننده نگاه می کند، اما بازوان، بدن و سر او هر کدام در مسیر متفاوتی به ظرافت می چرخند و حس حرکت گیرایی را منتقل می کنند. لئوناردو امکان های استفاده از رنگ روغن را در تاخوردگی های پرده، بافت پوست و تضاد نور و تاریکی کاوش می کند. پس زمینه مونالیزا با رودهای پر پیچ و خم و ساختارهای صخره ای خود نمونه ای از دیدگاه شخصی لئوناردو از دنیای طبیعی است: دیدگاهی که در آن همه چیز مایع، در حال تغییر و پر از حرکت و انرژی است.

 

اختراعات و فلسفه

Ornithopter

علایق داوینچی ورای هنرهای زیبا بود. او طبیعت، مکانیک، آناتومی، فیزیک، معماری، سلاح ها و چیزهای دیگر را مطالعه و اغلب طراحی های دقیق و عملی برای دستگاه هایی چون دوچرخه، هلیکوپتر، زیردریایی و تانک نظامی خلق می کرد که تا قرن ها محقق نمی شدند. سیگموند فروید درباره لئوناردو گفت: «او مثل مردی بود که خیلی زود و در تاریکی بیدار شده بود، درحالیکه بقیه همچنان خواب بودند». چندین زمینه مختلف علایق داوینچی را متحد می کنند. مهمترین آن ها، باور او مبنی بر این بود که بینایی مهم ترین حس بشر است و «دانستن چگونه دیدن» (saper vedere) برای یک زندگی کامل ضروری می باشد. داوینچی علم و هنر را مکمل هم می دانست و نه متمایز از یکدیگر و به نظر او، ایده هایی که در یک قلمرو شکل می گیرند، باید در قلمروی دیگر بکار گرفته شوند. شاید همین تعدد علایق گوناگون باشد که باعث شده تا او نتواند تعداد قابل توجهی از نقاشی ها و پروژه هایش را تکمیل کند. او زمان زیادی را صرف وفق دادن خود با طبیعت، آزمایش قوانین علمی، تشریح اجساد انسان ها و حیوان ها و فکر کردن درباره و نوشتن مشاهداتش می کرد.

 

دفترچه های داوینچی

The Notebooks

داوینچی در اوایل دهه 1490 شروع به پر کردن دفترچه هایی مرتبط با زمینه های جامع نقاشی، معماری، مکانیک و آناتومی انسان کرد و هزاران صفحه از تریسم های منظم طراحی شده با تفاسیر بسیار را خلق کرد که بعضی از آن ها (به لطف قرینه نویسی چپ دستانه او) برای دیگران غیر قابل فهم بود. به این دفترچه ها اغلب دست نوشته ها و «دفترنامه های» (codices) داوینچی می گویند. دفترچه های داوینچی که بعد از مرگش پراکنده شده بودند، امروزه در موزه های مختلف قرار دارند. برای مثال، «قوانین آتلانتیک» (Codex Atlanticus) شامل نقشه ای از یک خفاش مکانیکی 20 متری می شود که اساسا یک ماشین پرنده بر اساس فیزیولوژی خفاش و اصول هوانوردی و فیزیک است. دفترچه های دیگر داوینچی حاوی مطالعات آناتومیک از اسکلت، ماهیچه ها، مغر و دستگاه های گوارش و تولید مثل انسان بودند که درک جدیدی از بدن انسان را به طیف وسیع تری از مخاطبین معرفی کردند، اما از آنجایی که دفترچه های داوینچی در قرن شانزدهم چاپ نشده بودند، آن ها تاثیر کمی روی دستاوردهای علمی دوره رنسانس گذاشتند. با این حال گردشگران تور ایتالیا می توانند بسیاری از آثار تکمیل شده او را در این کشور از نزدیک مشاهده کنند.

به "لئوناردو داوینچی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "لئوناردو داوینچی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید
تلفن: 75284-021