تاریخچه قاره آفریقا و کشور آفریقای جنوبی
کشف قاره آفریقا
کشور چین همواره جایگاه ویژهای در تجارت و اقتصاد جهانی در قرون گذشته داشته است و راه ابریشم به این منظور تاسیس شده بود. کاروانهای تجاری از چین، بعد از گذشتن از کشورهای مختلف به اروپا میرسیدند و بدین ترتیب تجارت شکل میگرفت. راه دریایی و تجارت از طریق دریا، همواره مد نظر کشورهای مترقی آن زمان بود. انتقال کالا و سفر ارزان از اروپا به هند از طریق دریا، امنیت چندانی نداشت. عبور از تنگه جبل الطارق، کانال سوئز و باب المندب همواره خطرناک و پرریسک و در کنترل کشورهای دیگر بود. اولین کاشفان و دریانوردان که تصمیم به کشف مسیر جدید به کشور هند گرفتند، پرتغالیها بودند. بارتولومئو دیاز اولین دریانورد پرتغالی بود که در سال ۱۴۸۸ در حین عبور از اقیانوس آتلانتیک جنوبی بر اثر طوفان جریانهای زیر سطحی آب به صورت کاملاً تصادفی به سمت خشکی کشیده شد و در دماغه امید نیک در قاره آفریقا پیاده شد. او این دماغه را دماغه طوفان و ناامیدی نامید ولی بعد از کشف اهمیت استراتژیک این نقطه در مسیر هند، آن را به دماغه امید نیک تغییر داد.
دیاز پس از مدتی اکتشاف بیشتر، به پرتغال بازگشت و برای دستاورد خود پاداش قابل توجهی از پادشاه پرتغال دریافت کرد ولی مدتی بعد در حین سفر دریایی درگذشت و نتوانست رویای سفر به هند را کامل کند. پس از او واسکودوگاما برای کامل کردن مسیر دریایی به هند مامور شد. او در سال ۱۴۹۸ مسیری را که دیاز پیموده بود، طی کرد و پس از ادامه مسیر به هند رسید. واسکو دوگاما پس از سفر موفق به هند توانست روابط تجاری با حاکمان محلی را برقرار کند و کالاهای ارزشمندی نظیر ادویه را با خود به پرتغال بیاورد. این تجارت بسیار سودمند بود و میتوانست از نظر اقتصادی به کشور پرتغال کمکهای زیادی کند. واسکو دوگاما در سال ۱۵۲۴ در هند درگذشت.

هند شرقی
سرزمینهای شرق هند به نام «هند شرقی» (East Indies) شهرت داشتند و این اصطلاح برای توصیف اراضی جنوب و جنوب شرقی آسیا استفاده شده است. در معنای وسیعتر، ایندیز اشاره به شرق هند و مجمع الجزایر مالایی دارد. مجمع الجزایر مالایی بزرگترین گروه از جزایر در دنیا میباشد که ۱۳ هزار جزیره از اندونزی، و حدود 7 هزار جزیره از فیلیپین را شامل میشود. این منطقه در قرن شانزدهم، هند شرقی نامیده میشده است.
ورود هلندیها و تاسیس کمپانی هند شرقی هلند
با افول قدرت و نفوذ پرتغالیها، زمینه برای ورود هلندیها به آفریقای جنوبی در سال ۱۶۵۲ میلادی فراهم شد. هلندیها همزمان با تاسیس کمپانی هند شرقی مختص هلند، نیاز به یک ایستگاه بین راهی در کیپ تاون برای تجهیز کشتی ها و تجدید قوای ملوانان و بارگیری آب و غذا در کشتیهای در حال تردد به شرق آسیا و هند را احساس کردند. آن ها برای این کار اقدام به وارد کردن نیروی کار هلندی و سفید پوست به کیپ تاون کردند و اولین کلونیها در آفریقای جنوبی را شکل دادند. این اولین قدم برای استعمار این سرزمین محسوب میشد. هلندیها برای تامین نیروی کار از بومیهای منطقه استفاده کردند. اولین امتزاج بومیها و هلندیهای سفید پوست منجر به ایجاد نسل دو رگه امروزی در آفریقای جنوبی شد. با ترکیب زبان هلندی و بومی برای ارتباط در محیط کار، زبان منحصر به فردی به وجود آمد که امروزه آن را به نام آفریکانس میشناسیم. به عبارت دیگر زبان آفریکانس ترکیبی از زبان بومی و زبان هلندی میباشد.
در سال ۱۶۰۰ میلادی شرکت انگلیسی هند شرقی تاسیس شد. این کمپانی انگلیسی، تجارت انحصاری در هند را در دست داشت و در حال رقابت برای تصاحب بازار هند شرقی، با کمپانی هلندی بود. هر دو شرکت در زمینه تجارت در هند شرقی (هندونز) فعالیت میکردند و برای تصاحب بازار هندونز، رقابت سختی با یکدیگر میکردند. در نهایت در سلسله ای از جنگ های گسترده، انگلیسیها توانستند هلندیها را شکست دهند و بر مستعمرات آنها چیره شوند. یکی از این مستعمرات آفریقای جنوبی بود. پس از پیروزی های متعدد، آفریقای جنوبی رسماً به کنترل انگلستان درآمد.
ورود انگلیسی ها و استعمار کشور آفریقای جنوبی
با ورود انگلیسیها به کیپ تاون در سال ۱۷۹۵ میلادی، استعمار در این کشور شکل گرفت. انگلیسیها سیستم اداری، ساختارهای قانونی و روشهای حکومتی خود را وارد این کشور کردند. آنها پس از تحکیم قدرت اقدام به گسترش نفوذ سرزمینهای تحت کنترل خود کردند. روش آنها ترکیبی از دیپلماسی، تصرف نظامی و امضای قراردادها با ساکنان بومی بود. آنها بدین گونه توانستند بر کل آفریقای جنوبی مسلط شوند. انگلیسیها با مقاومت گروههای مختلفی نیز مواجه شدند که به درگیریهای نظامی و پیروزی های آنان منجر شد. کشف الماس در سال ۱۸۶۷ و متعاقب آن کشف طلا در سال ۱۸۸۶ در آفریقای جنوبی، باعث رشد اقتصادی سریع و جذب تعداد زیادی مهاجر از سراسر دنیا به آن شد. کشف طلا و الماس باعث نفوذ بیشتر بریتانیاییها در سیاست و اقتصاد و همینطور تبعیض نژادی شد. آنها با تبعیض نژادی و وضع قوانین به نفع خود، سعی بر این داشتند که منافع خود را تضمین کنند و دست بومیان را از ثروت دور نگه دارند. به طور کلی ورود بریتانیاییها نقطه عطف مهمی در تاریخ آفریقای جنوبی یه شمار میرود.
آپارتاید
آپارتاید یک واژه آفریکانس به معنای «جدایی» یا «جداشدگی» است. این واژه به سیستمی از تبعیض نژادی و جداسازی نژادی که در آفریقای جنوبی وجود داشت، اشاره دارد. این سیستم تبعیض نژادی و سیاسی از سال ۱۹۴۸ تا اوایل دهه ۱۹۹۰ در آفریقای جنوبی وجود داشت که توسط حزب ملی که توسط سفیدپوستان اداره میشد، به وجود آمده بود و اجرا میشد. در این نظام سیاسی، تعاملات اجتماعی و سیاسی بین نژادها ممنوع شد و فرصتهای بسیار اندکی از نظر اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و شغلی به سیاهان اعطا گردید. بسیاری از سیاستمداران این سیستم سیاسی را بزرگترین جنایت علیه وجدان بشری قلمداد کردند. لازم به ذکر است که قبل از دوران آپارتاید، آفریقای جنوبی، با استعمار و تبعیض نژادی دست به گریبان بوده است. این کشور تا سال ۱۹۱۰ تحت حکومت استعماری بریتانیا بود و پس از آن به عنوان اتحادیه آفریقای جنوبی، به یک دولت خودمختار از امپراتوری بریتانیا تبدیل شد تا اینکه در نهایت آپارتاید در آن به وجود آمد.
آپارتاید بر اثر ترکیبی از جنبشهای مردمی و فشارهای داخلی و خارجی تضعیف و برچیده شد. در داخل آفریقای جنوبی جنبشهای ضد آپاراتاید به رهبری کنگره ملی آفریقای جنوبی شکل گرفتند؛ نظیر جنبش های اتحادیههای کارگری و سازمانهای دانشجویی، اعتراضات، اعتصابات و مقاومتهای مدنی. فشارهای داخلی با فشارهای بینالمللی همراه و این کشور توسط بسیاری از کشورها در دنیا تحریم اقتصادی شد. این تحریمها باعث شدند که کمپانیهای چند ملیتی از آفریقای جنوبی خارج شوند و سرمایهگذاران سرمایههای خود را از این کشور خارج کنند. این اقدامات فشارهای خرد کنندهای به اقتصاد آفریقای جنوبی وارد کرد. در بعد فرهنگی و ورزشی نیز تحریمهای گستردهای صورت گرفت که باعث شد چهره آپارتاید به کل جهان نشان داده شود. فعالیتهای سیاسی توسط فعالان حقوق بشر در داخل آفریقای جنوبی صورت گرفت.
نقش رئیس جمهور د کلرک در براندازی آپارتاید
بسیاری از منتقدان این سیاست به زندان افتادند تا اینکه در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی رئیس جمهور آفریقای جنوبی «اف دبلیو دِ کلرک»، مذاکراتی با رهبران ضد آپاراتاید نظیر نلسون ماندلا صورت داد و پس از اعلام موافقت، آنها را پس از ۲۷ سال زندان، در سال ۱۹۹۰ میلادی، آزاد کرد. رهبران سیاسی از جمله نلسون ماندلا زمینه را برای شروع یک دوره انتقال به دموکراسی بدون هرج و مرج و کشتار آماده کردند. در اولین انتخابات دموکراتیک که با حضور تمام افراد جامعه صورت گرفت، حزب کنگره ملی آفریقای جنوبی حائز اکثریت آرا و نلسون ماندلا به عنوان اولین رئیس جمهور سیاهپوست این کشور انتخاب شد. برای فعالیتهای صلح آمیز نلسون ماندلا و د کلرک هر دو برنده نوبل صلح سازمان ملل متحد شدند.
گردآوری مطلب: آقای مهدی جهانبخش